دیشب و امروز بیشتر از هر چیزی تو فکر امام زمان و غربت و تنهاییش بودم. بمیرم برا مولای عزیزم که این همه سال از شروع غیبتش گذشته و هنوز به اندازه 313 تا یار اساسی براش جور نشده تا بتونه قیام کنه و هر صبح و هر شب باید برا جد غریبش گریه کنه و دائم طلب فرج کنه تا انتقام خون خدا رو از دشمنای ناجوانمرد و ناجنسش بگیره.

خدایا نمی دونم مایی که فقط این روضه های واقعه کربلا و ایام  اسارت بانوی صبر و استقامت و شجاعت و اهل حرم امام حسین(علیه السلام) و ماجرای اربعین رو می شنویم و نمی تونیم تحمل کنیم و های های می زنیم زیر گریه/اون وقت به امام زمانمون که خودش همه این حوادث و وقایع رو به صورت مجسم می بینه چی می گذره و چه جوری قلب حضرت تحمل می کنه این همه مصیبت رو و بدتر از اون این که حضرت برای خونخواهی جدش باید منتظر بمونه تا بلکه از بین این همه آدمی که به دنیا میان و زندگی می کنن و می میرن/ 313 تا یار پیدا کنه تا مرهمی برای این داغ بزرگ باشه.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دل نوشت1: خدا جونم به مولامون صبر و تحمل فراووون بده و به ما این قدرت رو بده تا تحول اساسی تو خودمون ایجاد کنیم /از اون نوعی که ما رو تبدیل کنه به یار به معنای واقعی کلمه برای حضرتش. خدا جونم تو این وقت مقدس با تمام وجودم ازت می خوام که منو آدم کن و کمکم کن و دستمو بگیر تا قدم هام رو همه در راه تو بردارم و همیشه به هدف تو از آفرنشم و فلسفه وجودی خودم فکر کنم و اینقدر غرق کارا و چیزای بیخود و بیهوده نشم

دل نوشت2: گریه...






برچسب ها : درد دل  , مذهبی  ,