21)ای مردم عبادت کنید پروردگارتان را؛ همو که شما را و پیشینیانتان را خلق کرد، شاید که اهل تقوا بشوید!

·       آیات مربوط به منافقان تمام شد.

·       این که خدا با حالت خطاب، دستورات و قوانین دینی را بیان می‌کند، یعنی بر خلاف کتب قانونی که بیان قوانینشان خشک است و بی‌روح،قرآن چون با روح و عاطفه مردم سر و کار دارد، به حالت خطاب قوانینش را بیان می‌کند.

·        

·       خدا با خطاب به مردم( همه مردم) در این آیه سخن می‌گوید.(دعوت عمومی) یعنی اسلام جهان‌شمول است و عبادت خدا، وظیفه همه مردم است.

·       عبادت یعنی بندگی کردن و بندگی کردن باید برای رب و پرورش‌دهنده باشد.

·       چرا باید خدا را عبادت کنیم؟ چون ما و پیشینیانمان را خلق کرده است. شاید از این جهت خداوند عبادت را به خلق ما و پیشینیانمان ربط می‌دهد، که ما در صورتی که بدانیم خالق ما و پیشینیانمان کیست، ناخودآگاه حس پرستش و تشکر به او خواهیم داشت.(یکی از دلائل و فلسفه‌های عبادت، شکرگزاری از ولیّ نعمت است.

·       این‌که خالقیت را مطرح کرده و بعد می‌خواهد که خالقتان را رب بدانید و بعد پرستشش کنید؛ نشان گر این مطلب است که مشرکان خالقیت را پذیرفته ولی ربوبیت را انکار می‌نمودند و خداوند در این آیه، هم «خلقکم» آورده و هم در کنارش«ربکم» و این یعنی«خالق شما، پروردگار شماست.»(موید دیگر: آِه 1022 سوره انعام)

·       از اولین و بزرگ‌ترین نعمت‌ها، نعمت آفرینش است و اولین امر و دستور به همه انسان‌ها، بندگی و عبادت است.

·       این‌که خدا تذکر می‌دهد خالق پیشینیانمان هم، اوست، شاید نوعی ملموس کردن و عاطفی کردن قضیه و در نتیجه اثرگذاری بیشتر قضیه باشد.

·       در عین این‌که خدا را عبادت کردیم، نباید غرور ما را بگیرد، چرا که با وجود عبادت، شاید(!) در زمره باتقوایان قرار گیریم!

·       عبادت عامل تقواست. اگر عبادتی در ما تقوا ایجاد نکند، عبادت نیست.

·       هدف هستی، انسان کامل است، اگر حجت خدا نباشد، زمین اهلش را سقوط می‌دهد، زیرا هدف آفرینش هستی،بهره‌گیری انسان‌هاست(«خلَقَ لکم» و «سَخَّر لکم») و هدف انسان‌ها عبادت(« و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون») و هدف عبادت تقوی( واعبدوا ربکم، ...لعلکم تفلحون) و هدف تقوی رستگاریست(واتقوا الله لعلکم تفلحون).

<**

22) کسی که زمین را برای شما فرش قرار داد و آسمان را سقف؛ و از آسمان آب را نازل کرد که در نتیجه‌اش، برایتان روزی فراهم می‌شود. پس برای خدا شریک قرار ندهید؛ در حالی که می‌دانید!

·       در ادامه آیه قبلی، خدا دیگر ویژگی‌ها و در واقع نعمت‌هایی که در اختیار ما قرار داده را گوشزد می‌کند.

·       یادآوری نعمت‌ها، باعث شکرگزاری می‌شود(نکته تربیتی)

·       یاد خدا و نعماتش، از بهترین راه‌های خداشناسی و بهترین زمینه برای دعوت بندگان است.

·       از بهترین شیوه‌های استدلال، استفاده کردن از محسوسات و نعمت‌های در دسترس است.

·       این آیه اشاره‌ای هم به نظم حاکم در جهان، نظم بین پدیده‌های مختلف، زمین، آسمان، باران، گیاهان و میوه‌ها و انسان‌ها دارد(برهان نظم)

·       فرش و سقف و روزی(مسکن و خوراک) نیازهای اساسی جامعه بشر و در نتیجه اولویت‌ها برای رسیدگی.

·       فراش بودن زمین خلاصه نعمات زیادی است. ویژگی‌های زمین: سفتی، سختی،نرمی، میزان فاصله‌اش از خورشید، درجه حرارت و دما و هوایش، رودها و کوه‌ها و دریاهایش، گیاهان و حرکات متعددشان، مهد بودنش، ذلول بودنش و کفات بودنش، همه و همه با هم فراش بودن را تامین می‌کنند.

·       آفریده‌ها هر کدام برای منظور و غایتی خلق شده‌اند.( فاخرج... رزقا لکم)؛ هدف باران، رشد و به ثمر دادن میوه‌ها است و غایت میوه‌ها، فراهم آوردن روزی برای انسان‌هاست.(برهان غایت)

·       روزی ما به وسیله آبی آسمان(باران) تامین می‌شود. طلب باران: طلب روزی. باران= برکت و رحمت.

·       بهترین مکان برای سکونت زمین است؛ نه کرات دیگر!

·       خدا آسمان و زمین و باران را برای ما(بشر) آفریده است.

·       زمین و باران وسیله‌اند، رویش گیاهان و میوه‌ها به دست خود خداست.( فاخرج)

·       آفرینش هستی برای ماست و ما برای خداییم.( اعبدوا ربکم الذی خلقکم)

·       با کمترین امکانات( زندگی روی زمین خدا و زیر سقف آسمان و خوردن از نتایج باران(گیاهان و گوشتخواران) می‌شود، زندگی را تامین کرد.

·       اذعان به نعمات==»ایمان به خدا و باور او

·       نظم و هماهنگی دستگاه آفرینش نشانه توحید است، پس شما هم یکتاپرست باشید.(فلا تجعلوا لله اندادا)

·       مشرک می‌داند که کارش اشتباه است و می‌داند که باید خداوند را پرستش کند. ریشه خداپرستی در فطرت و وجدان همه مردم هست( وانتم تعلمون)

 

23) و اگر شما در شک بودید، در آن‌چه که ما بر بنده‌مان نازل کردیم، سوره‌ای همانندش بیاورید و هر گواهی غیر از خدا می‌خواهید فراخوانید، اگر واقعا صداقت دارید!

·       تحدی

·       خداوند به مخالفان و صاحبان شک، فرصت برای مقابله و برطرف کردن شک و رسیدن به یقین می‌دهد. یا به عبارت دیگر، قرآن کتاب استدلال و احتجاج است و راهی برای وسوسه و شک باقی نمی‌گذارد.

·       باید از فکر و دل افراد شک‌زدائی صورت گیرد، به خصوص در مسائل اعتقادی( ان کنتم فی ریب)

·       این آیه به این مطلب هم اشاره می‌کند که قرآن، صد در صد، از سوی خداست.

·       دین جاوید، معجزه جاوید می‌خواهد تا هر انسانی در هر زمان و مکانی اگر دچار تردید و شک شد، خود آزمایش کند.

·       از تعبیر نزلنا علی عبدنا استفاده می‌شود که؛ شرط دریافت وحی، بندگی خداست.

·       اطمینان از عدم همانندآوری مشابه برای قرآن، به حدی زیاد است، که خدا می‌فرماید حتی اگر یک سوره هم بتوانید بیاورید، قبول است! و در این تحدی، اجازه استمداد از هر کمکی را هم می‌دهد.( آن‌قدر بر حقانیت قرآن یقین است که اگر یک سوره مثل قرآن هم بیاورند، به جای کلش پذیرفته است.

·       بهترین قاضی و داور، وجدان‌ها و تاریخند. ما خود شما را داور قرار می‌دهیم(فاتوا)

·       شرط صداقت، همانندآوریست.

 

24)پس اگر نتوانستید؛ و هرگز نخواهید توانست، پس بترسید و پروا کنید از آتشی که هیزم و سوختِ آن، بدن مردم و سنگ‌هاست؛ که برای کافران مهیا شده است.

·       خدا شرط برای پیروزی و یا عدم پیروزی می‌گذارد؛ اگر پیروز شدید، ما می‌پذیریم، وگرنه، خود را برای عذاب هولناک آتش آماده سازید.( مشخص کردن نتیجه کار بد و مشخص کردن تنبیه، علاوه بر اثر روانی ایجاد ترس، یک اصل مهم تربیتی است. تنبیه را همان ابتدا مشخص کنید تا جواب بگیرید)

·       قرآن به شکل قطعی می‌گوید، نخواهید توانست همانند بیاورید. کنایه از اطمینان زیاد.

·       قاطعیت و ایمان به هدف، یکی از اصول رهبری است.(با اطمینان می‌گوید:« ولن تفعلوا»

·       هیچ کس یارای مبارزه با معجزات و همانندآوری را ندارد.

·       حال که احساس عجز و ناتوانی کردید، تسلیم حق شوید« و لن تفعلوا فاتقوا»

·       جزای مبارزه با معجزات خدا، آتش جهنم است.

·       تنذیر و ترساندن از عاقبت ترسناک، هم یکی از شیوه‌های معمول قرآن است و هم یکی از شیوه‌های تربیتی خوب‌جواب‌ده!(در این روش تربیتی، کار بد و اشتباه برای فرد کاملا توضیح داده شده و بعد، فرد را از عاقبت بد در انتظارش می‌ترسانند)

·       آتش جهنمی که در انتظار چنین افرادی است، بسیار سهمگین است؛ هیزم این آتش را مردمان و سنگ‌ها تشکیل می‌دهند.

·       خباثت درونی انسان گناه‌کار در قیامت تجسم یافته و آتش‌گیرانه می‌شود.

·       در جای دیگر قرآن داریم که« قطعا شما و آن‌چه غیر از خدا پرستش می‌کنید، هیزم دوزخید»(آیه 98 انبیا)

·       انسان بی‌تفاوت و کافر، هم‌ردیف سنگ است.

·       کفر و لجاجت، انسان شایسته‌ی خلیفه‌اللهی را تبدیل به وقود و هیزم دوزخ می‌کند.

·       قرآن از آینده و غیب خبر نمی‌دهد(و لن تفعلوا)

·       مقابله با معجزه حتمی خدا و دین خدا، برابر با کفر است.

·       جهنم از زمان بسیار پیش، برای کافران آماده شده است.

 **>

 






برچسب ها : سبک زندگی(انس و تدبر قرآن)  ,