سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

درد دل با خدا

خدایا چیزی نمونده تا پرونده امسالم هم بسته بشه. خیلی ساعات غمگینیه واسم  ...

یک سال دیگه گذشت و من هنوز...اندر غم یه کوچه ام. همون کوچه اول. دلم ار دست خودم گرفته و از اون وقتاییه که می خوام یه دل سیر به حال خودم  گریه کنم:(

هر چی  نگاه می‌کنم و بررسی، می‌بینم نمره امسالم اصلا خوب نیست و از قضا خیلی هم بده. خیلی خیلی ناراحت کنندست که پشت سر هم، همه لحظه های باارزش عمر دارن میگذرن و من بی تفاوت ار کنارشون رد می شم.

خدایا کمکم کن. خدایا بهم توان بده و در حقم لطف کثیرتو بکن و خودت با دیده عفو، پرونده منو  نگاه کن. من که می دونم در خور بندگی خدای خوبی مثل تو و امام خوبی مثل امام زمان که هیچ، حتی در خور بندگی بدی مثل خودم هم هیچ چیزی ندارم،

خدایا من که خودم از همه بیشتر می دونم چقدر بد کردم به خودم و به اطرافیام،

خدایا با تمام وجود ازت خواهش می کنم منو آدم کنی و طوریم کنی که واقعا حداقل بیفتم تو خط جبران و  تو راه خوب زندگی کردن، تو راه جبران حقوقی که از اطرافیام به گردنمه، از دوست و آشنا و فامیل و خانواده؛

 و خداجونم بازم با تمام وجود ازت می خوام که اِلاهَنا عامِلنا بِفَضْلِکَ وُ لا تُعامِلْنا بِعَدْلِک(خدایا نه با عدلت که با لطف و فضلت با من رفتار کن).

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت:

این لینکا در مورد آداب اسلامی نوروز جالبن:

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=153338

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=241902&Keyword=هفت+سین+قرآنی

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=153345

 

 






برچسب ها : دل نوشته  ,

      

چه صفا و نورانیتی داره جنوب

جنوب

 خدایا منم دلم می خواد...






برچسب ها : اردو جنوب  ,

      


ایام راهپیمایی‌ها که می‌شه، تو تن خیلی‌ها از بچه‌ها گرفته تا جوونا، لباسای خوشگلی دیده می‌شه، لباسایی با عکس حضرت ماه امام خامنه‌ای، یا افتخارات میهن اسلامیمون؛ شهدای جنگ تحمیلی، فرماندهان جنگی و شهدای جوان هسته‌ای و ... . حتی دیدن این لباسا هم باعث شادی و سرور می‌شه، و آدمو به وجد می‌یاره. ولی نمی‌دونم چرا این مدل لباس پوشیدن فقط محدوده به همین ایام و دیگه هیچ وقت کسی جرات نمی‌کنه از این دست لباسا تنش کنه. حالت عادی، لباس همه اقشار تو یه مایه‌ست. مذهبی و غیرمذهبی و اهل تامل و تفکر و... .

 البته اگه کسی تو ایام عادی بخواد همچین لباسی تنش کنه، هم خودش روش نمی‌شه، هم انگار کسی برنمی‌تابه این کارش رو. حتی عرضه این مدل لباسا هم تو ایام خاص انقلابیه که زیاد می‌شه و اصلا این مدل لباسا مناسبتین و حتی خیلی جاها شاید به این راحتی‌ها نشه از این دست لباسا رو پیدا کرد. به خلاف لباسای پر از عکس بن‌تن و بت‌من و سوپر‌من و اسپایدرمن و هیولا و اسکلت و ... . بماند که این روزا اگه کسی بخواد لباس بدون نوشته انگلیسی پیدا کنه، حتی اگه کل بازار رو هم زیر و رو کنه، بعیده این توفیق حاصلش بشه و احیانا اگه از فروشنده‌ها بخوای لباس بدون نوشته‌های بامعنی و هدف‌دار و یا بی‌معنی انگلیسی بهت بدن، با بهت و تعجب و در نهایت جواب منفی فروشنده مواجه می‌شی و انگار حتی اقشار مذهبی جامعه هم فقط و فقط متقاضی لباس‌های این‌چنینی‌اند. اصلا انگار لباسی که بیشتر از حروف و نوشته‌های انگلیسی و این چهره‌های کارتنی و هیولایی استفاده کنه، بیشتر به وظیفه لباس بودنش داره عمل می‌کنه! اصلا چرا جای دوری بریم؛ کافیه یه شب بری تو شهر شهره به مذهب ـ قم ـ و تو مرکز شهر، حرم مطهر و با چشمای دوربینت به پوشش بچه‌ها تو حرم نگاه کنی، فک نمی‌کنم موفق بشی، به تعداد انگشتای کف دست لباس عاری از علائم و نوشته‌های تولیدی دشمنای سرسختمون پیدا کنی و نمی‌دونم چرا به این‌جا که می‌رسه حتی پدرا و مادرای مذهبی و سختگیر در تربیت فرزندان هم، کاملا کوتاه اومدن و گاهی به تن بعضی بچه‌ها لباسایی می‌بینیم که واقعا جای تعجب داره و اصلا نزدیک‌تر؛ همین خود من وشما وقتی می‌خوایم براخواهرزاده و برادرزاده و بچه دوست و آشنامون لباس بخریم، از همین لباس‌ها می‌خریم. البته من کاملا واقفم که واقعا پیدا کردن لباس مناسب و خالی از این نشانه‌ها، تو بازار امروز خیلی خیلی سخته؛ و حتی اطراف حرم و تو نمایشگاه‌های ایام مذهبی هم تک و توک لباس مناسب و یا ساده و یا باظاهر مذهبی پیدا می‌شه و اون هم با قیمت فوق‌العاده و در تعداد محدود و در واقع در حکم دکور نمایشگاه! بماند که برا لباس بزرگسال هم دیگه همه چشم‌ها عادت کردن به خرید و فروش و عرضه لباس‌های تنگ اندامی آقایان و خانم‌ها در ملا عام و حتی در نزدیک‌ترین جای ممکن به حرم امام رضا(علیه‌السلام) و حضرت معصومه(سلام الله علیها) و گاهی چهره این خرید و فروش‌ها واقعا زننده است و برخی افراد مذهبی وافعا مجبور می‌شن که در کوچه و خیابان سر به زیر حرکت کنن.

 ولی واقعا عرضه متوقفه بر تقاضا و کافیه نیاز و خواسته مشتری این نباشه. نبض بازار رو مشتری و خواسته اون تعیین می‌کنه و خیلی سریع می‌شه بازار رو با خواسته مشتری تطبیق داد. (البته وقتی اصلا مشتری میاد و می‌گه لباسی می‌خوام که از این لحاظ پر و پیمون‌تر باشه! دیگه چی‌ می‌شه گفت؟!)

اگه کمی تو منابع اسلامی نگاه کنیم، می‌بینیم تو سبک پوشش اسلامی، احادیث زیادن و خیلی تاکید شده رو لباسی که بر تنمون می‌‌کنیم دقت کنیم و روی رنگ و مدلش حساس باشیم. (ایشاللا به زودی از  همچین احادیثی هم استفاده می‌کنم)

ــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت1:

راستش من همیشه رو لباس جفت پسرام، مثل خودم، حساس بودم و هستم و چه زیادن لباس‌هایی که دوستان و آشناها برای خودم یا پسرام آوردن و به خاطر نداشتن معیارها، با وجودی که هدیه‌دهندشون برام عزیز بوده و لباس هم اتفاقا کیفیت و قیمت بالایی داشته، ولی نتونسته از فیلتر من نمره بگیره و هیچ‌وقت اونو استفاده نکردم، و حتی دلم نیومده لباسی رو که خودم نمی‌پسندم به کس دیگه‌ای هم بدم.

این اواخر یه لباسی به پسر کوچیکم کادو داده شد که با وجود شناخت طرف مقابلم از من، ولی به خاطر وضعیت موجود بازار و نبود لباس مناسب، نوشته‌تابلو و تو چشم‌زن انگلیسی داشت و من تلاش کردم یه لباس مشابه اون رو خودم بدوزم و جایگزین اون لباس کنم. گفتم شاید بد نباشه شما هم ببینید:


لباس بدون نوشته انگلیسی

لباس+ انگلیسی

لباس اول ظاهرا شبیه لباس دومه، فقط با حذف نوشته‌ی تابلو و تو چشم‌زن انگلیسی؛ و البته کار دست خودم! گرچه خیلی خوب نشده، ولی من شخصا این رو ترجیح می‌دم! و تلاش می‌کنم از این به بعد لباس بچه‌هام رو خودم بدوزم و نهایتش اینه که یه ذره وقت باید بذارم(تازه از نظر پولی هم واقعا به صرفست و دیگه حسابی حمایت از سرمایه ایرانی و تولید ملیه!)

پی‌نوشت2:

یادمه جایی می‌خوندم اوائل انقلاب از یکی از شهدای بزرگوار می‌پرسن چرا دیگه از لباس لی(شلوار لی)استفاده نمی‌کنی، تو جواب گفته بود که من لباس دشمنم آمریکا رو تنم نمی‌کنم!

 






برچسب ها : سبک زندگی  , لباس  ,

      

 

نمی دونم چن بار تا حالا برا تویی که داری این متنو می‌خونی، پیش اومده موقع نماز بشه و از هر کاری(هر کاری که واقعا بشه، که خیلیند این مدل کارا) بزنی تا به زنگ خدا جواب بدی  .

ولی گاهی فکر می کنم چقدر قشنگ می‌شد که ما مسلمونا به نماز اول وقت و صدای زنگ تلفن خدا هم به سرعت جواب می‌دادیم و برامون بااهمیت بود؛ مثلا فکرشو بکنید وقتی بانوی خونه، وسط آشپزی و یا وسط جارو کشیدن خونه و یا شست وشو و نظافت و گردگیری، با صدای قرآن قبل اذان، خودشو جمع و جور و آماده کنه برا نماز اول وقت، چقدر اثر تربیتی و فوق‌العاده‌ای روی بچه‌ها و بقیه اعضای خونه می‌ذاره! واقعا قابل وصف نیست.

یا وقتی حالا بچه‌ای یا نوجوانی همراه یکی از بزرگ‌ترا(پدر، مادر یا خواهر برادر بزرگ‌تر و حالا هر کسی) تو خیابونای شهر تو ماشین نشستن و صدای قرآن یا اذان که بلند شد، اون بزرگ‌تر، ماشینو تو نزدیک‌ترین جای ممکن بزنه کنار و برن تو یه مسجدی نماز بخونن.حالا جدای از اثر تربیتیش روی کوچیک‌ترا و یا هر یک از اطرافیان، رو  بقیه اعمال و زندگی ما و رابطمون با خدا و نعمت‌ها و ... اثر کاملا مستقیمی می‌ذاره و یه شیرینی خیلی زیادی رو به ما می‌چشونه که اصلا قابل بیان نیست و فقط باید چشیدش تا به عمقش پی برد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.یادش به خیر؛ یه زمانی خودم همین‌جوری بودم که این‌جا نوشتم، ولی ... ؛ خدایا التماس توفیق دارم ازت!

2.از این عکسه خیلی خوشم میاد:

نماز اول وقت

 






برچسب ها : سبک زندگی(نماز)  ,

      

این مطلب حرف دل من بود؛ البته مختصر و ناقص!

ایشالا سر فرصت خودم کاملشو خواهم نوشت.

http://hamsaraan.blogfa.com/post/83





      

شروع کلاس، برای هر معلمی به یه روشیه. البته خیلی‌ها هیچ روش خاصی ندارن و کاملا کلیشه‌ای و معمولی، کلاس درس رو شروع می‌کنن، ولی به نظر من نحوه شروع کلاس، خیلی تو جلب توجه شاگردا اثر داره و می‌تونه حتی یه کلاس غیر جذاب رو برای حتی دانش‌آموزان تنبل، خیلی جذاب کنه.

یادش به خیر، ایامی که رفته بودم طرح ولایت(اردوی بسیج دانش آموزی و هم‌چنین بسیج دانشجویی)، فکر می‌کنم برای اولین بار بود که با شروع کلاس با دعا( اکثرا دعای فرج یا یه صلوات) آشنا شدم. خیلی برام لذت‌بخش بود که کلاس درس با یه دعا شروع بشه و آخرش هم با یه دعا تموم بشه. بماند که نکاتی هم که معلما، تو کلاسا به بچه‌ها یاد می‌دن، خیلی تو ذهن‌ها ماندگاری بالایی دارن، و اساتید ما تو دوره طرح ولایت، نکات و اشعار ناب زیادی به ما یاد می‌دادن.

اون ایام تجربه لذت‌بخشی بود و تا مدت‌ها دیگه حتی مشابهش هم تکرار نشد. تا این‌که تو یکی از سال‌های کارشناسی، استاد درس مدار الکتریکی(مهندس کبیری) که از اسلایدهای پاورپوینت هم برای تدریسش استفاده می‌کرد، اول هر جلسه‌اش رو با قرآن شروع می‌کرد! استادی که از تهران می‌اومد و اون سال‌ها که خیلی لبتاپ رایج نشده بود، اون با لبتاپش می‌اومد کلاس و وقتی کمتر برای تدریس از اسلاید استفاده می‌شد، او از این روش برای تدریسش استفاده می‌کرد و در کل یه استاد باکلاس بود، اول هر جلسه یه بلندگوی کوچیک به لبتاپش وصل می‌کرد و یه قرآن با صدای قاریان خوش صدا و مشهور و پس زمینه‌های کاملا مناسب با آیات، تو کلاس پخش می‌کرد و بعد چند دقیقه پخش قرآن؛ به سراغ تدریس درسش می‌رفت. یادمه اولین جلسه همه بچه‌ها تا آخر کلاس، هاج و واج مونده بودن که حتما تا آخر کلاس، استاد قراره نکته‌ای چیزی بگه، ولی بعد که ازش پرسیدن، گفت نه شیوه من برای تدریس، این شکلیه.

روش استاد مثل توپ تو دانشگاه صدا کرده بود و دهن به دهن به گوش همه رسیده بود که فلان استاد باکلاس که از تهران میاد، با پخش یه کلیپ چند دقیقه‌ای از قرآن درسش رو شروع می‌کنه!

چند سالی گذشت تا یه استاد دیگه قسمتمون شد که از قضا او هم از اساتید باسواد و باکلاس بود(مهندس نصیری)؛ استاد درس گرافیک و مبانی برنامه‌نویسی آن؛ این استاد هم شیوه جالبی برای تدریس داشت. در میان اسلایدهای آموزشی‌اش، آغاز هر بخش یا موضوع جدید، از حدیثی زیبا و مناسب استفاده می‌کرد و حتی به شکل سوال و یا ایجاد دغدغه‌ای برای دانشجویان، روی آن حدیث مانور هم می‌داد و البته گاهی میان تدریس، اندکی هم به آن حدیثمی‌پرداخت و هم رفع خستگی و یکنواختی کلاس می‌نمود و هم تنوع و هم به نوعی تبلیغ دین.

شیوه این استاد هم بسیار سریع دهن به دهن در دانشگاه پخش شد و برای همه جالب بود.

ــــــــــــــــــــــــــــ

امیدورام معلما، از شیوه‌های نو و ابتکاری و جذاب، هم برای آموزش نکات درسی، وهم نکات جنبی و حاشیه‌های گاهی پررنگ‌تر از متن، استفاده کنن.






برچسب ها : کلاسداری  ,

      

 

یکی از شبای آخر دهه صفر که توفیق داشتم برم هیات, حاج آقا آقا‌تهرانی گفتند: این پیاده‌روی اربعین رو خیلی جدی بگیرید و بهش اهمیت بدید. این پیاده‌روی خیلی تو گسترش و معرفی اسلام اثر داره. علاوه بر این که خیلی بهش سفارش شده، امروز هم می‌بینیم که واقعا چه اثری رو جهان داره می‌ذاره. این که این جمعیت میلیونی تو روز اربعین امام حسین(ع)، با این عشق و حرارت، پیاده می‌رن به مرقد امام شهیدشون، که این‌همه سال پیش, شهیدش کردن،پیام این قیام رو به همه می‌رسونه و واقعا توجه جهانیان رو به شدت جلب می‌کنه. همه سعی کنید تو این کار شرکت کنید. با خانواده و زن و بچه و رفقا و هر کسی که می‌تونید، تو قالب هر چند نفری که جور می‌شه، برید به این سفر. چند روز کارای دیگه‌تونو تعطیل کنید و در عوض تو این کار عظیم شریک شید.

 پیاده روی اربعین

بعدشم از علمایی مثال زد که حتی چون شرکت در این پیاده‌روی خیلی براشون اهمیت داشت، با شاگردانشون به این پیاده‌روی می‌رفتن و حتی درسشون رو هم تو مسیر سفر برگزار می‌کردن و یا علمایی که خیلی به این سفر رفتن و هر سال عزمشونو جزم می‌کردن و تو این سفر شرکت می‌کردن.

____________

خدایا منم خیلی دلم کربلا می‌خواد، قسمت منم بکن سال بعد تو این پیاده‌روی و این حرکت قشنگ شرکت کنم.

 





      




+ سلام، سئوال در مورد برنامه‌های اندروییدی و حافظه موبایل دارم، کسی پاسخگو هست؟(چشمک)

+ سلام، کسی هست در مورد اندرویید و بازار بتونه به چن تا سئوال ابتدایی و ساده من جواب بده؟

+ سلام،از نواهایی که خاطره شدن و راجع به امام رضان، چند تا می خوام، کسی لینکشونو نداره؟



+ سلام، کمک می خوام!

+ سلام، کسی از این فلش های جالب رمانتیک نداره برا همسری روزشو تبریک بگیم؟

+ صراحت انقلابی!

+ سلام دوستان، ببخشید یه سئوال در مورد متن گذاشتن تو پارسی بلاگ:

+ سلام دوستان


[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]
[ Designed By Ashoora.ir ]