همیشه تو ایام فرجه امتحانات، کلی کارهای عقب مونده یادم میاد و تو همون حین درس خوندن، کلی برا ایام بعد از امتحاناتم برنامهریزی میکنم، که اگه امتحانام تموم شد چنین و چنان می کنم و دیگه از وقتم بهترین استفاده رو میکنم و نمی ذارم مفت مفت از دستم بره و... . ولی نمی دونم چرا تا امتحانا تموم میشن، دوباره این تب تنبلی میاد سراغم و من میمونم و این همه دورریز گنج گرانبهای زمان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بعد چنتا پست قبلی یه حرفایی هم با خدا زدم که گفتم اینجا بنویسم:
خدایا کاری کن که از پذیرش نقش و مسئولیت جدید هیچ واهمهای نداشته باشم و همچنین کمکم کن تا همه استعدادهایی که تو بهم بخشیدی رو شکوفا کنم و ازشون قشنگترین استفادهها رو بکنم.
خدایا طوری کن که باورم بشه فرصتم برا آزمون مهم زندگی و بندگی خیلی خیلی کمه و من واقعا شب امتحانیم و باید از حتی ثانیههای زندگیای که تو بهم هدیه دادی، استفاده کنم؛ تا تو آزمون مهمی که تو داری ازم میگیری، الف بشم .
خدایا ارزش وقت و زمان رو به من بباورون!
خدابا مدیریت زمان و برنامهریزی دقیق و عمل کردن بهش رو به من یاد بده.
برچسب ها : دلنوشته ,