تو آغازین لحظات ماه ربیع- که به قول مامانم و خیلیهای دیگه: ماه ربیع الاوله...هر کی نخنده تنبله- می خوام بنویسم برا محرم و صفر. برا این 2 ماه قشنگی که به فرموده امام عزیزمون انقلاب رو زنده نگهداشتن و واقعا اگه این 2 ماه نبود، اینقدر دل مردم صاف و خدایی نمیشد و الحق و الانصاف باید گفت که محرم و صفر و خون خدا و زینب و عزاداری این دو ماه از شاهکارهای آفرینشه و خیلی دوستداشتنی.
وقتی این دو ماه هم تموم میشه مثل شب عیدفطر، همراه اون خوشحالی عید، یه حزن بزرگی هم گوشه دل آدم میشینه که خدایا این سفره جمع شد و من...
خدایا این محرم و صفر رو و این عزاداریها رو آخرین، تو عمرمون قرار نده؛ ولی خدایا ایشاللا سال دیگه تو رکاب امام زمانت این توفیق رو نصیب ماکن.
خدایا به خصوص من که امسال خیلی بی توفیق بودم ونتونستم خوب استفاده کنم؛ رو توفیق بده از نوع زیادش تا از بقیه فرصتهای اتفاقا زیادی که جلو پام میذاری، بتونم خوب استفاده کنم.
خدایا ممنونتم و شکرت. به خاطر همین عزاداریها و به خاطر هیئتها و به خاطر اینکه منو مجاور خواهر امام رضات کردی و به خاطر هزاران هزار تا چیز دیگه.
راستی ماه ربیع مبارکتون باشه.
برچسب ها : مذهبی , درددل ,