یادم میاد از بچگی همیشه اینو می‌شنیدم که یکی از وظایف «سید»ها اینه که نسل اولاد پیغمبر رو زیاد کنن و یا این‌که شیعه از فرزندآوری علاوه بر اهداف معمولی، باید هدف ازدیاد جمعیت شیعه رو هم داشته باشه و کسی که فرزند می‌خواد سفارش شده از خدا اولاد صالح و سرباز امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بخواد. با این شنیده‌ها وقتی ازدواج می‌کردم یکی از قشنگی‌های ازدواجم این بود که ان‌شاءالله خدا لطفشو شامل حالم کنه و بتونم تعدادی به اندازه توان خودم و البته به نظر خیلی‌ها، زیاد، بچه به دنیا بیارم و برای تربیتشون تلاش کنم و خلاصه کنم؛ با این انگیزه‌ها به فرزندآوری و تربیت فرزند بیش از هر چیز دیگه‌ای به چشم یک وظیفه واقعا خطیر و یک عبادت مقدس نگاه می‌کردم و یکی از دعاهای همیشگیم که بیشتر وقتا تو قنوت نماز هم می‌خونم، همون آیه 74 سوره فرقان و آیات مشابهش(مبنی بر طلب اولاد و نسل رهبرگونه برای مردم؛ یعنی جلودار و پرچمدار هدایت)بوده.
یه کتابی هم از بچگی تو خونه بابام بود به اسم«کاهش جمعیت یا ضربه‌ای سهمگین بر پیکره مسلمین» که یه بخش‌هاییش رو وقتی دبیرستانی بودم خونده بودم که بحث کنترل جمعیت یکی از ضربه‌های خیلی مهلک از طرف رژیم صهیونیستیه و مباحثش واقعا جالب بود و جامع و البته تامل برانگیز؛ ولی متاسفانه خیلی خیلی این بحث همه‌گیر شده بود و کسی نه حق مخالفت داشت و نه جرئتش رو و البته خب لوازم قانونی و سختگیری‌های قانونیش هم کار رو سخت‌تر می‌کرد و من خوب یادمه که وقتی خواهر سومم(بچه هشتم خانواده) به دنیا اومد چه قبلش و چه بعدش چقدر مامانم اینا رو اذیت کردن...که بماند. گذشت و گذشت تا این‌که سال 90 رهبر عزیزمون تو یکی از سخنرانی‌هاشون تو ماه رمضون یه زنگ خطر رو برای آمار جمعیت ایران به صدا درآوردند و بعدتر هم به مناسبت‌های مختلف در مورد این مسئله و اهمیت اون بیاناتی فرمودند و مسئله رو هم از نظر دینی و هم از نظر اجتماعی برای مردم شفاف کردند و حتی بحث اینقدر شدت گرفت که گفتند این‌که بحث کنترل جمعیت بعد از سال 70 هم ادامه داشت و پیگیری می‌شد یک اشتباه بوده و باید این اشتباه رو جبران کرد. و همه این بیانات در شرایطی بود که اتفاقا بحث یک فرزند داشتن خیلی رو بورس بود و حتی خیلی‌ها به بهانه شرایط اقتصادی حاکم بر دنیا و ایران حتی یک فرزند رو و حتی خود ازدواج رو هم نادرست می‌دونستند و همه جا حرف از جمعیت زیاد ایران بود و این همه نیروی جوان و عدم توانایی کشور برای اداره این همه نیرو؛ که رهبر عزیز گفتند کشور ما حداقل یک کشور 150 میلیونیه! البته رفته رفته و با گزارش‌های آماری و گزارش‌های کاملا غیرمرتبط با فضای دینی این بحث همه‌گیرتر شد و اهمیت و خطرات وضعیت جمعیتی ایران طی سال‌های آینده تو جامعه و بین مردم جا افتاد. ولی هنوز توجیه و اقناع افکار چه خواص و چه عوام صورت نگرفته و مردمی که این‌همه سال به شعارهایی مثل«فرزند کمتر، زندگی بهتر» عادت کردن و این شعار رو واقعا با تمام وجود قبول کردن و بهش اعتقاد واقعی دارن؛ به این راحتی‌ها زیر بار نقطه مقابلش نمیرن.
من مدت‌ها بود که دنبال این بودم که یه مطلب خوب در این باره بنویسم تا چند روز پیش، شب آخر هیأت ثارالله بروشوری که دم در پخش می‌شد سبب خیر شد و باعث شد کمی تو اینترنت بچرخم و از سایت‌های مختلف اطلاعات بگیرم و یه مطلب آماده کنم که چون کمی طولانیه تو چن تا پست میارم.
_________________
منابع این تحقیقاتم رو هم خوبه فک کنم که ذکر کنم:
- سایت رهبر عزیز انقلاب؛
- سایت پرسمان وهابیت وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها؛
- سایت زنان پرس؛
- سایت بصیرت(هفته‌نامه صبح صادق)؛
- سایت گفتگوی دینی؛
- سایت برنانیوز؛
- سایت فرارو؛
- سایت صراط؛
- سایت همایش‌های موسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی(رحمة‌الله علیه).
این دو تا لینک هم به نظرم دیدنشون خالی از لطف نیست:
http://www.askdin.com/thread32793.html
http://serat.mihanblog.com/post/202
ادامه دارد...
برچسب ها : شیعه , سنی , مسلمانان , کنترل جمعیت ,
