قسمت اول:
ماهواره متاسفانه خیلی ناجور تو جامعه و بین مردممون جا باز کرده. کافیه بریم پشت بوم و نگاه کنیم که رو چن تا از پشت بومهای اطراف خونمون از این بشقابها هست. بشقابهایی که دین و شرع و تمام زیر و بم زندگی ما رو هدف گرفتن. نمیدونم واقعا چطور برخی خانوادهها اینقدر راحت اجازه میدن تو خانوادشون ماهواره آزاد آزاد باشه. چند روز پیش که رفته بودم پسر 7 سالهام، امیرمهدی رو از مدرسه بیارم خونه، دیدم چند تا از بچههای هممدرسهایش، دارن در مورد تبلیغات ماهواره با هم صحبت میکنن و اینکه فلان جنس رو از طریق همین تبلیغات ماهوارهای خریدن. راستش، هیچ وقت به این نزدیکی ماهواره رو حس نکرده بودم. البته جسته و گریخته چیزهایی دیده بودم، یا خونده بودم و یا شنیده بودم؛ ولی اون روز، دم مدرسهی پسرم و از همسالای اون در مورد ماهواره و تبلیغاتش شنیدم و خطر رو خیلی خیلی نزدیکتر حس کردم.
حقیقتش، اولین بار بحث ماهواره رو تو«نینی سایت» تو قسمت تبادل نظر دیدم؛ شاید 5 سال پیش و شاید هم بیشتر. اون موقع میدیدم که خیلی از تهرانیهای عضو این سایت، میان و در مورد فیلمهای شبکههای ماهواره ای بحث میکنن و البته چقدر پستها که از اثرات مخرب ماهواره تو خونههاشون گله کرده بودند. خانمهایی که خودشون مدام به خیانت فکر میکردند و یا همیشه احساس شک داشتند نسبت به همسرانشون و یا فکر میکردند که همسرانشون مثل مردان اون سریالها و فیلمها، عمل میکنن و یا از بس این سریالها رو دیده بودن، خودشون هم، دوست داشتن همه چیزشون، از نوع پوشش لباس و کیف و کفششون گرفته تا نوع چیدمان خونه و لوازمش و همچنین تعاملات و مهمانیها و عروسیهاشون؛ دقیقا مثل همون سریالها باشه، و از طرفی این مشابهسازی برای جامعه ایران اسلامی و زن مسلمان شرقی، کلی تناقض ایجاد میکرد و سردرگمی و زندگیهای سرد و ... . ولی همیشه یکی از داغترین مباحث تو همچین فرومهایی تأثیرات خیلی خیلی بد ماهواره روی بچهها بود. روی فرشتهها و امیدهای زندگی پدر و مادرها. یادم نمیره که یک بار میخوندم که یک مادری نوشته بود، که تو مهدکودک دخترش، بچهها چه حرفهایی رد و بدل میکردند و چه رفتارهایی و چقدر خودشون رو دقیقا مثل شخصیت کارتونهای ماهواره میدونن و همون حرفها رو دقیقا به پدر و مادرهاشون میزنن و همون خواستهها رو دارن. اینکه یه بچه خردسال بیاد و از دوستی با جنس مخالفش حرف بزنه و یکی از رویاهای همیشگیش ازدواج و رابطه و ...باشه و یا پسر کوچیکی که به چند تا دوست دختر و چند تا همسر و پارتی فکر کنه و یا به ...(واقعا شرمآوره و نمیشه گفت) و یا دختری که فکر میکنه باباش به مادرش خیانت میکنه و یا پسرها خیلی منفیاند و نمیشه باهاشون ارتباط داشت و نباید به هیچ پسری دل بست و از اون طرف از همون خردسالی همیشه، آرایش غلیظ و موهای آنچنانی و لباسهای آنچنانی، باید از مهمترین دغدغهها باشه و اصلا دختر بودن یعنی همین دغدغهها و یا پسری که به این باور میرسه که از همون ابتدا به دختران به وسیلهای برای استفاده جنسی نگاه کنه و در واقع دختران زیادی رو بازیچهی خودش کنه و... .
واقعا چطور میشه انتظار داشت، از مجریانی که هر روز نوعی از فسادهای بیشرمانهشون لو میره، درسهای مفید و مطالب آموزنده یاد گرفت؟!
قسمت دوم:
اوائل، اکثرا مباحث میچرخید حول مطالبی مثل شکسته شدن حریم بین همسران و دختر و پسرها و خیانت و طلاق و روابط باز و مسائل جنسی که متاسفانه، حضور پررنگ ماهواره داشت این مسائل رو کاملا عادی میکرد و این حالتِ تابوشون رو میشکست و دیگه بچههای کوچیک هم مبتلا به این مسائل میشدن. خیلی خیلی برای من تاسفبار بود و تکوندهنده که چطور خانوادهها به خودشون اجازه میدن بچههای کوچیک هم بیننده تمام این مسائل باشن. مسائل و صحنههایی که حتی بزرگترها هم مجاز به دیدنش نیستند و چقدر مخربه براشون، بالطبع رو خردسالها، که یکی از بارزترین خصلتهاشون، ضبط و تصویربرداری از همهی صحنههای اطرافه، اثرات خیلی خیلی زیانبارتری میذاره. اصولا ماهواره از ابزارهاییه که متاسفانه خیلی خیلی حیا رو تو خونهها از بین میبره و از بین رفتن حیا، واقعا خطریه که تو احادیث و روایات هم اشاره شده که چقدر بیحیایی، خانمانسوزه و در واقع ماهواره، ابتدا روابط رو عادی جلوه میده و ناهنجارها را هنجار و تماشای این هنجارشکنیها از طریق اثرگذاری بر ناخودآگاه ما، منجر به ارتکاب همین هنجارشکنیها از طریق تماشاگران میشه.
کم رنگ شدن غیرت آقایان، روابط باز بین نامحرمها و افزایش طلاق، رسیدن به بلوغ زودرس و کلا پایین آمدن سن بلوغ، بیرنگ شدن حیا و اشاعهی فحشا و در نتیجه فرزندان نامشروع و مشکلات فراوان دیگهای که دنیای غرب خودش متحمل شده و ضربههای سختی هم از اونها خورده، حالا با زیرکی اونها و کمکاری و کمتوجهی مسئولین و دستاندرکاران و خودِ ما مردم، باعث شده جامعهی ما و مردمِ ما هم، با این مسائل و مشکلات درگیر بشن و ماهواره با قدرتِ تمام داره این ویروسها رو تو جامعهی ما و بین مردمِ کوچه و بازار ما و همچنین سطوح بالای ما پخش میکنه.
قبلترها، فقط عده محدودی ماهواره داشتن و پای این بشقابِ نشردهندهی انواعِ فسادها، هنوز به پشت بومهای خونههای شهرستانها باز نشده بود و خیلی اثرات ماهواره تو جامعه آشکار نشده بود...
گذشت و گذشت تا ماجرای فتنهی سال 88 پیش اومد و تأسیس چند شبکهی ماهوارهای فارسیزبان تو ایام نزدیک انتخابات و فعالیتهای خیلی وسیع این ظاهرا دایههای دلسوزتر از مادر. دایههایی که خودشون رو خیلی مهربانتر و دغدغهمندتر از مادران نشون دادند و با فعالیت وسیعشون، عدهی زیادی از به خصوص تهرانیها رو تو دام فریب خودشون گیر انداختن؛ هماهنگیها برای رأی دادن و شرکت در انتخابات، و بعدتر برای آشوبها و رمز تقلب و فتنه و ماجراهایی که همه، طیِ 8 ماه دیدیم، تا به روز قشنگ بصیرت، یعنی «9 دی» رسیدیم. یعنی تا اون روز از بارزترین اثرات مخرب و بسیار بسیار ضربهزنندهی ماهواره، شاید همین فتنه 88 بود. البته به موازات این اثر بزرگ، اثرات زیانبار دیگهی ماهواره همچنان به همون قوت سابق و حتی بیشتر پابرجا بود و این اثرات متاسفانه آروم آروم داشت ریشهی باورها و اعتقادات مردممون رو میزد و البته همچنان هم میزنه و به گفتهی آقای ضرغامی، امروز بیش از 136 شبکهی فارسیزبان ماهوارهای در حال فعالیتند! به راستی واقعا، شبکههایی که همهی دستاندرکاراش، بارها ثابت کردند دشمنیشون رو با ما، از سر مهر و دلسوزی و محبت، این شبکهها رو تأسیس کردند؟
قسمت سوم:
گفتیم که متاسفانه حتی تو محلههای معمولی و حتی فقیرنشین هم وقتی پشت بومها رو نگاه میکنی، میبینی اکثرا ماهواره دارن و بچهها و جوونترها و دختر و پسر و پدر و مادرها، هر کدوم یه جور متأثر از جوی که ماهواره ایجاد کرده، تو جامعه حاضر میشن و رفتار میکنن. هنجارهای دینی و اجتماعی رو به راحتی و هر روز بارها همه شاهدیم که جلوی چشممون میشکنن و کسی دم برنمیاره. دیگه عادی شده، نوع پوشش جوونترها تو جامعه و نه فقط تو چهاردیواری خونه. لباسهای نامناسب و تنگ و چسبان و حتی مثلا ساپورتی که تو خود کشورهای غربی به خاطر مفسدههای فراوانش تو مراکز آموزشی ممنوع شده؛ تو جامعهی ما به برکت ماهواره، از دختران خردسال تا زنان گاها مسن هم، به راحتی و حتی تو جمعهای مذهبی هم، استفاده میکنن. مدل صورت و مو و لباسِ جوونترها هم که اصلا قابل بررسی نیست، گاهی اوقات!
متاسفانه مثل یک ویروسِ همهگیر، که همه جای بدن رو از اساس درگیر میکنه و بیمار و آلوده، ماهواره تو همهی اقشار و همهی حوزهها، از پوشش و رفتار و کردار و نوع صحبت و نوع ظاهر چهره و خونه و حتی نوع و سبک زندگی و حتی مباحث عمیق و عقلی و فلسفی و دینی با شدت تمام رسوخ کرده و ریشهها رو با سنگینترین ضربهها میزنه و دقیقا به همین خاطره که حضرت ماه، امام عزیزمون، چند وقتیه که داره خیلی روی مسئلهی «سبک زندگی» تأکید میکنه؛ اینکه باید سبک زندگی اسلامی کاملا شفاف و روشن و ریز به ریز و جزء به جزء بین مردم جامعه بیان بشه و مبلغان دینی و آگاهان، برای مردم همهی جوانب این مسئله رو مطرح کنن و واقعا خیلی قشنگ رهبر عزیزمون تیر رو دقیقا زدن تو خال، که بهترین خنثیکنندهی این ضربهی دشمن تو این تهاجم، همین تبیین مصادیق و روشهای زندگی اسلامیه و کاراترین راهحل مبارزه هم، آموزش و بعد هم بهرهگیری از سبک زندگی اسلامیه. حالا ما وبلاگنویسها به نوبهی خود، حوزویان و مبلغان دینی و اساتید هم به نوبهی خود باید، اول، با نهایتِ توان، خودمون رو، با واکاوی دستورات دینی در مورد سبک زندگی اسلامی، مسلح کنیم؛ و بعد از اون هم، با تمام توانمون تو عرصهی این جنگ، جهاد کنیم و تا زمان دستیابی به پیروزی، که همون پیاده شدن سبک زندگی اسلامی در جامعه، و در نتیجه خودداری آگاهانهی هموطنهامون از استفاده و دیدن ماهواره و طرد اختیاری و نه اجباری ماهواره از پشتبامهاست، از نفس نیافتیم و اصلا خسته نشیم و حواسمون باشه که وظیفهی بسیار سنگینی روی دوشمون هست.
من تو این مطلب، با احترامِ فراوان، از همهی دوستان میخوام که تا میتونن؛ اولا خودشون رو تو مباحث دینی حسابی بالا بکشن و بعد با تمام توان و از همهی فرصتها استفاده کنن تا بقیهی افراد جامعه رو هم بالا ببرند و حواسشون باشه که دو حوزهی خیلی مهمی که با تیرِ ماهواره نشونه گرفته شده، یکی نهاد مقدس خانواده و تکتکِ اعضا و روابط و رفتارها و پوششهاشونه؛ و دیگری هم مسائل بنیادین و زیربنایی دینی که شبههافکنیهای ماهوارهای دشمن، تو این زمینه هم، باید خنثی بشن و عرصهی این جنگ مهم، تلاش خیلی جدی و وقفهناپذیر شبانهروزی رو میطلبه.
برچسب ها : ماهواره ,